وقتی همسرتان از شما انتقاد میكند، واكنش خود را كنترل كنید، برای آن كه درجهی اعتبار آن انتقاد را بسنجید، ابتدا ببینید كه آیا منظور او را به خوبی درك كردهاید و آیا پیام آن را تشخیص میدهید؟
چگونه انتقاد زناشویی را مطرح كنیم؟
قبل از آن كه چیزی به همسرتان بگویید كه بوی انتقاد داشته باشد، به سوالات اساسی زیر پاسخ دهید:
به چه دلیل انتقاد میكنم؟ اگر دلیل خوب و سازندهای ندارید. پس چیزی نگویید.
آیا بهترین زمان و بهترین مكان اینجاست؟ اگر نه، از خود بپرسید، چه وقت و در كجا میتوانم این نكات را مطرح كنم كه روابط زناشویی ما را بهتر كند؟
هنگام انتقاد به یاد داشته باشید كه به جای تمركز بر آن چه كه در همسرتان نمیپسندید، بر رضایت خاطری كه به شما میبخشد تأكید كنید. به جای آن كه بگویید «دوست ندارم این طور با خشونت در آغوشم بگیری» بگویید «وقتی به آرامی نوازشم میكنی بیشتر لذت میبرم» وقتی به جای مطرح كردن خواستهتان چیزی را مطرح میكنید كه از آن بدتان میآید، خود و همسرتان را مجبور میكنید كه به جای تمركز بر احساس و حالتهای رفتاری، توجه خود را بر جزییات انجام آن متمركز كنید.
وقتی خواستههایتان را مطرح میكنید، مواظب باشید لحن كلامتان آمرانه نباشد. وقتی آمرانه بگویید «مرا به آرامی نوازش كن» مفهوم ضمنی آن این است «در غیر این صورت نمیگذارم به من دست بزنی» و به همین ترتیب خواستهی شما نباید زمینهی تهدید ایجاد كند: «اگر بلد نیستی مطابق خواست من رفتار كنی فكر دیگری بكنم!»
سعی كنید از چیزی انتقاد نكنید كه همسرتان نمیتواند آن را تغییر دهد.
متاسفانه مطالبی كه كتابها و فیلمهای خارجی به شكلی اغراقآمیز دربارهی روابط همسران عنوان میكنند، گاهی باعث میشود كه زن و مردها از همسران خود انتظارات غیر واقع بینانهای داشته باشند. در زندگی واقعی به ندرت اشخاصی پیدا میشوند كه بتوانند ساعتها بدون از دست دادن انرژی به فعالیت زناشویی بپردازند. در زندگی واقعی، غالب مردم تمایلی به تجربهی روشهای نامتعارف زناشویی ندارند. انتقاد از همسری كه قادر به برآوردن توقعات واهی شما نیست، فقط این تأثیر را خواهد داشت كه او را عصبیتر و خشمگینتر نموده و موجب شود كه كمتر دوستتان بدارد.
جملههای انتقادی خود را بیشتر با لغت «من» به جای «تو» و به صورت میل وآرزو به جای بدگویی و تهمت زدن بیان كنید.از انتقادهای گنگ و بیمسمی بپرهیزید. یك پزشك متخصص درمان مشكلات زناشویی میگوید «اخیراً دیدهام كه بسیاری از مراجعین من میگویند همسرشان آنها را به خاطر كسالت بار بودن زندگی زناشوییشان ملامت میكند. اما نكتهی اصلی در این شكایت چیست؟ كسالت بار بودن میتواند طیف رنگارنگی از مسایل و مشكلات زناشویی را در بر بگیرد. آیا محیط رغبتانگیز نیست؟ زمان مناسبی انتخاب نشده؟ نوازشهای عاشقانه سرسری گرفته شده؟ تنوعی در كار نیست؟ از همسر مورد انتقادتان، چه كاری ساخته است؟ انتقادی موثر است كه واقعی و صریح باشد.»
برای تبدیل انتقاد منفی به انتقاد مثبت از كلمات و عبارات دیگری استفاده كنید. میان اعتراض نسبت به انتظارات برآورده نشده شما از روابط زناشویی و این كه از روابط زناشویی چه انتظاری دارید، فاصلهی زیادی وجود دارد، و تنها پس از روشن شدن این مطلب است كه همسرتان امكان مییابد به خواستهی مشخص و معقول شما جامهی عمل بپوشاند.
از همهی اینها گذشته، آیا منطقاً میتوانید از همسرتان انتظار داشته باشید كه وقتی به رخش میكشید كه در امور زناشویی خشنودی شما را فراهم نمیكند، با احساس همدردی به حرفهایتان گوش دهد؟ باید سعی كنید بر مواردی تمركز كنید كه برای خشنودی شما انجام میدهد، و سپس پیشنهادات سازندهای برای بهبود روابط زناشویی خود مطرح كنید.
از مقایسه اجتناب كنید. كشندهترین نوع انتقاد این است كه وجه امتیاز و مهارتهای همسر فعلیتان را با همسر قبلی مقایسه كنید.
خود شما هم برای ایجاد رابطهای بهتر و هیجانانگیزتر، مسوولیتی به عهده بگیرید و فقط از همسرتان انتظار نداشته باشید كه دست تنها اقدام كند. زنی میگفت «خودم میدانم اوقاتی هست كه نیاز به محرك اضافی دارم، بنابراین بخشی از كاری را كه در این زمینه باید انجام شود، خودم به عهده میگیرم، مثلاً لباس شوقانگیزی میپوشم، احساسات عاشقانهام را با خیالپردازی دربارهی یك صحنهی عشقی یا یك رمان پرهیجان برمیانگیزم. خلاصه سعی میكنم فضایی احساساتی ایجاد كنم كه در آن فضا بتواند تغییری صورت گیرد.
به همین ترتیب كمك كردن به همسری كه سعی میكند انتقاد شما را بپذیرد، موثرتر از آن است كه مثل ناظری خردهبین بنشینید و بپایید كه او چه طور میخواهد بر اساس انتقاد شما تغییر كند.
فراهم آوردن زمینهی مناسب و ترغیب، به مراتب موثرتر از آن است كه عجولانه دربارهی موضوع مورد نظر برای همسرتان تبلیغ و سخنرانی كنید. در درازمدت، هر تغییر مثبتی در رفتار زناشویی به مشاركت متقابل هر دو طرف بستگی دارد.
یك راه موثر انتقاد، عملاً نشان دادن راه چاره در موقعیت مناسب است. اگر فكر میكنید كه به زبان آوردن مطلبی، باعث رنجش میشود، احتمال آزردن دارد، و یا مطرح كردن یك خواسته در شكل خاصی دشوار است، به این امكان فكر كنید كه شاید اگر با عمل خود و در موقعیت مناسبی به همسرتان نشان دهید كه راه چاره چیست، بهتر از هر گفتهای موثر باشد.كلمات به ویژه هنگامی كه به لحن اعتراض گفته شود، به تثبیت رفتار مورد انتقاد منجر میشود و اعمال وقتی از روی محبت انجام شوند، به افزایش آگاهی از نیاز همسر و كمك به او برای ابراز واكنش مطلوب میانجامد.
چگونه انتقاد زناشویی را بپذیریم؟
وقتی همسرتان از شما انتقاد میكند، واكنش خود را كنترل كنید، برای آن كه درجهی اعتبار آن انتقاد را بسنجید، ابتدا ببینید كه آیا منظور او را به خوبی درك كردهاید و آیا پیام آن را تشخیص میدهید؟ و به این منظور، همهی ذكاوت و درك خود را به كار اندازید. از همسرتان بپرسید كه منظورش از گفتن آن حرفها یا انجام آن كارها چه بوده است. هیچ وقت فرض نكنید كه منظور او را میدانید، در صورت لزوم، دریافت خود را از انتقاد مطرح شده تكرار كنید.
پیش از آن كه شتابزده در مورد مفهوم انتقاد نتیجهگیری كنید، آن را تفسیر كنید، مقصود اصلی همسرتان از بیان انتقاد را با چنین جملاتی بپرسید: «در این مورد بیشتر برایم توضیح بده.» یا «میتوانی موضوع را بیشتر باز كنی؟» یا «دلم میخواست میدانستم این انتقاد چه احساسی در تو ایجاد میكند.» اگر انتقاد حالت كلی دارد، مثل ـ «روابط زناشویی دارد كسل كننده میشود» ـ از او بخواهید كه بگوید از چه چیز مشخصی شكایت دارد، و پیشنهادش برای تغییر چیست؟
به همسرتان پیشنهاد كنید كه نیاز و خواستههایش را به طور مشخص بیان كند، برای این كه انتقادی را به شكل سازنده بپذیرید، باید انگیزهی همسرتان را از گفتن آن انتقاد بدانید. هر قدر هم كه رنجیده باشید و یا در آن لحظه حالت دفاع به خود گرفته باشید، فراموش نكنید كه باید هر چه زودتر علت انتقاد را پیدا كنید. باز هم باید سوالاتی مطرح كنید:
«آیا این حرف را برای این گفتی كه مرا ناراحت كنی؟ یا برای این كه خودت ناراحت بودی؟»
ـ «آیا انتقاد تو واكنشی بود به حرفی كه من زدم، یا كاری كه كردم باعث شد، ناراحت شوی و احساس سرخوردگی كنی؟»
ـ «آیا این انتقاد را مدتهاست در سرت میپرورانی؟ اگر این طور است چرا حالا آن را بروز دادی. چه اتفاقی افتاد كه سبب شد آن را بگویی؟»
ـ «فكر میكنی انجام چیزی كه از آن انتقاد میكنی، واقعاً در كنترل من است، و موردی است كه میتوانم تغییرش دهم، چطور؟». سعی كنید، انتقاد كننده را به جستوجوی انگیزههای ناخودآگاه خویش ترغیب كنید.
ـ اعتماد، مهمترین عامل در پذیرش یك انتقاد سازنده است. به عبارت دیگر اگر حرف همسرتان نسنجیده یا حتی غیر منصفانه هم باشد، باور داشته باشید كه او صمیمانه برای حفظ رابطهاش با شما تلاش میكند.
ـ در بسیاری از موارد اعتماد نادیده گرفته میشود، زیرا طرفین از تأثیر عاطفی انتقاد زناشویی آگاهی ندارند. در یكی از جلسات مشاوره، پزشك از زنی پرسید، اظهار نارضایتی شوهرش چه احساسی در او برانگیخت. زن گفت «عصبانی شدم و احساس حقارت كردم.»
پزشك یادآوری كرد: «اما عصبانیت و احساس حقارت كه فقط دو بر چسب هستند و چه بسا اصلاً جنبهی واقعی نداشته باشند. واكنش عاطفی شما چه بود؟»
زن جواب داد «گمان میكنم گریه را سردادم. احساس میكردم كه نفسم تنگ شده» پزشك به طرف شوهر برگشت و گفت «آیا عمداً آن حرفها را زدی كه همسرت را ناراحت كنی؟»
شوهر بیدرنگ جواب داد «نه، به خدا! نه، نمیخواستم ناراحتش كنم، من واقعاً دوستش دارم.»
ـ بدون اعتماد و تفاهم متقابل، روند انتقاد میتواند به شرطی شدن انتقاد زناشویی منفی منتهی شود. پزشك دیگری حكایت زن و شوهری را تعریف میكرد كه زندگی زناشویی لذت بخش آنها به سردی گرایید؛ زیرا هر دوی آنها نسبت به انتقادات طرف مقابل، (اعم از واقعی یا واهی) واكنش بدی نشان میدادند:
«هر بار كه یكی از آنها میرنجید، دفعهی بعد با رد كردن پیشنهاد طرف مقابل از او انتقام میگرفت. پس از چندی، اختلافات آنها به حوزهی روابط زناشویی نیز سرایت كرد و روابط زناشویی آنها كه زمانی از حالت فعالی برخوردار بود محدود و متوقف شد. آنها به جای آن كه صادقانه به بیان رنجشهای خود بپردازند، باخودداری از برقراری رابطهی زناشویی، ناراحتی خود را ابراز میكردند».
پوشش «راستگویی»
اگر چه در مورد بیپرده سخن گفتن دربارهی مسایل زناشویی فراوان سخن گفته میشود و بسیاری از زن و شوهرها هم برای دستیابی به آن مصّر هستند، اما ذكر این نكته لازم است كه هر چند رابطهی زناشویی خوب، به گفتوگویی صریح و بیپرده بستگی دارد، اما درپارهای موارد صراحت بیش ازحد، زیان آور است.
«كارل تاوریس» روانشناس مینویسد «درست است كه باید رك و راست باشیم ولی باید بدانیم چه وقت و چگونه؟ … بین راست نگفتن و دروغگویی تفاوت آشكاری وجود دارد. خودداری از پراندن یك حرف راست زیانبار، دروغگویی محسوب نمیشود و این تصمیم خودپسندانه كه به هر قیمتی باید راستگو بود، گاهی میتواند خیلی گران تمام شود.»
انتقاد بیش از حد صادقانه، پوششی برای مقاصد پلید است كه غالباً هم نتایج بدی به بار میآورد. مثلاً زنی از شوهرش میپرسید آیا از رابطهی زناشوییشان راضی هست یا نه؟ تحت شرایط عادی مرد میتواند جواب مثبت بدهد و یا به نحوی از پاسخ طفره برود، اما اگر این مرد مثلاً از موضوعی ناراحت باشد، كه ربطی هم به مسایل زناشویی نداشته باشد، به صرف این كه باید راستگو بود، در جواب زن میگوید: «نه چندان، روابط ما به ندرت جذاب بوده.»
زنی را در نظر بگیرید كه معمولاً به رضایت زناشویی نمیرسد. در این گونه موارد با احساس و علاقهای كه به شوهرش دارد ممكن است بگوید «خیلی عالی است، از این كه همسری مثل تو دارم احساس خوشبختی میكنم.» برای ایجاد وحدت بیشتر در زندگی زناشویی این جواب بهتر از آن صداقت بیمعنی است كه «ای … چی بگم؟ زیاد نه» به عبارت دیگر، راستگویی و بیپرده صحبت كردن بدین معنی نیست كه خود را موظف به گفتن حقایق آزاردهنده بدانیم، تنها هنگامی باید چنین كنیم كه بدانیم نفع گفتنش بیشتر از نگفتن است.
مسالهی اساسی این است كه بدانیم، یا دست كم حس كنیم، كه چه وقت صراحت و رك گویی در انتقاد ممكن است به جای مفید بودن، احساس طرف مقابل را جریحهدار كند. تاوریس میگوید، صداقت سازنده باید به بهبود مناسبات با دیگران كمك كند. صداقت مخرب فقط میگوید، كه طرف مقابل غفلت كرده. بنابراین مهم است كه پیش از بیان یك انتقاد، آن مفهومی را كه در پس صداقت نهفته است درست ببینیم. از خودتان بپرسید: چرا این حرف را میزنم؟ هدف از گفتن این كلمات چیست؟ چرا دربارهی مسایل زناشویی دارم «صداقت» بیشتری به كار میبرم، تا دربارهی چیزهای دیگر!؟
كلام آخر این كه، زوجهایی كه قادرند مهمترین نیازها و احساسات زناشویی خود را با یكدیگر در میان گذارند ـ كه خواه و ناخواه مشمول انتقاد نیز میشود ـ به گفتهی خودشان آنهایی هستند كه روابط خوبی با یكدیگر دارند. هلن كاپلان مشاور مسایل زناشویی میگوید، «سعی در برقرار كردن روابط زناشویی دلپذیر، بدون ایجاد یك رابطهی كلامی موفقیتآمیز، مانند سعی در یاد گرفتن تیراندازی با چشم بسته است.» با گفت و گو كردن، روابط زناشویی به سطح بالاتری ارتقا مییابد.
:irshafa.ir- نويسنده: هندری وايزينگر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر