۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

سرکوفت زدن به شوهر


خير دنيا و آخرت در چهار چيز است

نوه امام مجتبى عليه السلام از مادرش دختر امام حسين عليه السلام و ايشان از امام حسين و ايشان از پدرشان حضرت على عليه السلام و ايشان از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله روايت مى كند كه فرمودند:
كسى كه در دنيا به او چهار چيز داده شد، خير دنيا و آخرت را به او داده اند، و بهره خود را از دنيا برده است
(1) ورع و پرهيزكارى كه او را از حرام باز دارد
(2) اخلاقى كه ميان مردم زندگى كند
(3) بردبارى كه با آن نادانى مردم را دفع كند
(4) زن شايسته اى كه او را در دين و دنيا كمك دهد

صفاتى كه زنان در مردان مى پسندند

تو مرد رهى واقف راه باش زحال زنان نيز آگاه باش

1 - مال و ثروت ، چرا كه موجب رونق خانه و زندگى و زيبائى جامه و خانه مى شود و اين امور مورد توجه بانوان است ، اما مرد مى بايست با عقل و فكر در تاءمين اين گونه خواسته ها اقدام كند.
2 - قدرت و توانايى ، چرا كه زن و مرد را نگهدار خود مى داند و مى خواهد پشتيبان او قوى باشد.
3 - مردانگى و غيرتمند بودن مرد.
4 - استقلال در زندگى ، بگونه اى كه مرد آزادانه زندگى كند و زير بار منت ديگرى نباشد.
5 - ميان مردم با آبرو و با شخصيت باشد.
6 - اهل سخن و شيرين كلام و شوخ باشد چرا كه زن از مرد خاموش و بى سرو صدا رنج مى برد.
7 - وضع سر و لباس او تميز و زيبا و مرتب باشد.
8 - گاهى با هديه و سوغاتى و گاهى با سخن علاقه خود را ابراز كند.
9 - گاهى سخنان و كارهاى زن را تحسين كند.
10 - رعايت ادب و نزاكت را بكند.
11 - خوش سليقه باشد و نسبت به كارهاى زن در خانه بى تفاوت نباشد، بلكه به آنها نظارت كند و اگر سستى يا ناهنجارى مثل كثافت و بى انضباطى ديد بى تفاوت نباشد وگرنه زن نيز سرد و بى تفاوت مى شود.

چهار چيز كمر شكن
پيامبر اكرم به حضرت امير عليه السلام در ضمن سفارشات خود فرمود: يا على چهار چيز، پشت انسان را مى شكند، (يعنى بسيار سخت و گران و غير قابل تحمل است )
(1) پيشوايى كه معصيت خدا مى كند ولى حرفش را گوش مى كنند.
(2) زنى كه شوهرش او را مراعات مى كند ولى او به شوهر خيانت مى كند.
(3) تنگدستى كه صاحب آن چاره ندارد.
(4) همسايه بدى كه در محل اقامت دائمى انسان باشد.

اين زن نفرين كرد و خودش مرد
مردى با زنش نزد حضرت صادق آمد و از بد اخلاقى زن خود شكايت كرد، حضرت به آن زن فرمود: چرا شوهرت از تو شكايت مى كند، زن شروع كرد به شوهرش نفرين كردن ، حضرت فرمود: اگر همينطور (بر اين كنيه و بر اخلاقى و نفرين ) ادامه دهى بيش از سه روز زنده نيستى ، زن (با گستاخى ) گفت : برايم مهم نيست كه هرگز او را نبينم (يعنى بميرم و راحت شوم ) در روايت است كه اين زن بيش از سه روز عمر نكرد و مرد.
حضرت صادق عليه السلام فرمود: اين زن متجاوز بود و خداوند عمرش را كوتاه كرد و شوهرش را راحت نمود.

طلا باشيد نه خاك !
حضرت صادق عليه السلام فرمود: زن گردنبند است ، توجه كن چه چيزى به گردن مى آويزى ، براى زن قيمت (مشخصى ) نيست ، نه خوبش و نه بدش ، اما خوبانشان را با طلا و نقره برابرى نمى كنند چون طلا و نقره بهترند، اما زن بد، ارزش (مشتى ) خاك را هم ندارد، خاك از آن بهتر است (زن خوب همواره سعادت آفرين و زن بد سبب سياه كردن زندگى مى شود و هيچكدام از اين دو بهتر با طلا و خاك قابل مقايسه نيست )

پيرى زودرس
(( كان من دعا رسول الله صلى الله عليه و آله اعوذ بك من امراة تشيبنى قبل مشيبى .))
امام صادق عليه السلام فرمود: يكى از دعاهاى پيامبر صلى الله عليه و آله اين بود كه خدايا به تو پناه مى برم از همسرى كه قبل از پيرى مرا پير كند.
دل آرام باشد مرد نيكخواه و ليك از زن بد خدايا پناه

با اين سخن اعمال زن باطل مى شود
(( ايما امراة قالت لزوجها ما رايت قط من وجهك خيرا فقد حبط عملها ))
امام صادق عليه السلام فرمود: هر زنى كه شوهر خويش بگويد از تو خيرى نديده ام ، اعمالش باطل مى گردد.

دستورهاى بيجا ندهيد
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر زنى كه با شوهر مدارا نكند و او را به آنچه نمى تواند وادار كند، خداوند هيچ كار خوبى از او قبول نمى كند و خدا را در حالى كه بر او خشمگين است ملاقات مى كند.

بلاى سفر به كه در خانه جنگ تهى پاى رفتن به از كفش تنگ
به زندان قاضى گرفتار، به كه در خانه بينى بر ابرو گره
در خرمى بر سرايى ببند كه بانگ زن از وى برآيد بلن
دكسى را بينى گرفتار زن مكن سعد يا طعنه بروى مزن
تو هم جور بينى و بارش كشى اگر يك سحر در كنارش كشى

بر زنها هم حرام است
(( اشتد غضب الله على امراءة ذات بعل ملات عينها من غير زوجها ))
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: خشم خدا شديد است بر زن شوهردارى كه چشم خويش را با نگاه به اجانب پر كند. (نگاه زن هم به نامحرم مثل نگاه مرد به زن اشكال دارد).

سه چيز شوم
راوى گويد نزد امام صادق عليه السلام سخن از شوم بودن مى كرديم ، حضرت فرمود: شومى در سه چيز است در زن و اسب و خانه ، اما شومى زن در زياد بودن مهر او و ناراحت كردن شوهر است و اما اسب ، شومى او را رام نبودن او و چموشى آن است و اما خانه شومى آن در تنگ و كوچك بودن آن و بدى همسايه ها و عيوب زياد داشتن است .

جزاى سركوفت زدن بر شوهر
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اگر تمامى آنچه روى زمين از طلا و نقره را زنى به خانه شوهر ببرد ولى يكروز بر شوهرش سركوفت زند و بگويد تو چه كاره اى مال خودم است ، اعمال او باطل مى شود و لو از عابدترين مردم باشد مگر اينكه توبه كند و برگردد و از شوهرش معذرت خواهى كند.
و در حديث ديگرى فرمود: هر زنى كه بر شوهرش بخاطر مالش منت گذارد و بگويد تو از دارائى من مى خورى ، اگر تمام آن مال را در راه خدا صدقه دهد خداوند از او قبول نمى كند مگر اينكه شوهرش از او راضى شود.

زن و تقاضاى طلاق
(( ايما امراءة ساءلت زوجها الطلاق من غير باءس فحرام عليها رائحة الجنة .))
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر زنى كه به دليل از شوهرش ‍ تقاضاى طلاق كند بوى بهشت بر او حرام است .

واسطه ملعون
من عمل فى فرقة بين امراءة و زوجهان كان عليه غضب الله و لعنته فى و الاخره .))
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: هر كه براى جدائى زن و شوهرى گام بردارد خشم و لعنت خدا بر او است در دنيا و آخرت .

خداوند از طلاق نفرت دارد
همانا خداوند جائى كه در آن عروسى واقع شود دوست مى دارد و جائى كه در آن طلاق واقع شود دشمن مى دارد، خداوند از هيچ كارى مثل طلاق نفرت ندارد.

صفات پسنديده و ناپسند شوهر
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: از بهترين مردان شما مرد با تقوى و پاكيزه و دست باز است كه نگاه او سالم باشد (به نامحرم نظر نكند) و به پدر و مادرش ‍ مهربان بوده و عيان خود را به ديگرى محتاج نكند و فرمود: از بدترين مردان مرد تهمت زننده اى است كه بخيل و بد دهن باشد، تنها غذا خورده ، ميهمان دوست نباشد، همسر و خدمتكار خويش را بزند و عيال خويش را به ديگرى محتاج كند و پدر و مادرش را اذيت نمايد.

صفات پسنديده و ناپسند زن
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: آيا به شما بگويم بدترين زنها كيست ؟ زنى است كه در ميان خانواده خودش خوار بوده ولى نزد شوهرش ‍ تكبر مى كند، نازا و كينه توز است ، از كار زشت پرهيزى ندارد، وقتى شوهرش نيست زينت خود را به ديگران نشان مى دهد، ولى بر شوهرش ‍ امتناع مى كند، به سخن شوهرش گوش نمى كند و اطاعت او نمى نمايد، وقتى شوهر با او - در كاميابى - خلوت مى كند، همانند مركب چموش ‍ امتناع مى كند، همو كه نه عذرى مى پذيرد و نه از خطائى مى گذرد.
و فرمود: بهترين زنهاى شما زنى است بچه زا و مهربان و با عفت باشد، نزد خانواده - پدر و مادر - عزيز و نزد شوهر متواضع باشد، زيبائى و زينت خود را وقف شوهر كند و از ديگران بپوشاند، سخن شوهر را گوش كند و از او اطاعت نمايد، و چون شوهر با او خلوت كند خواسته او را انجام دهد، و همانند مردها اظهار شوق در زناشوئى - نكند (بلكه خود را نگه دارد و متين باشد تا نزد شوهر عزيز گردد).

اخلاق در خانواده : محبت اساس موفقيت خانواده
اعضاء يك خانواده كه ركن مهم آن زن و شوهر هستند، گذشته از ضرورتهائى كه آنها را دور هم جمع مى كند، بايد از پيوندى مقدس و درونى كه همان محبت و احساس علاقه به يكديگر است ، برخوردار باشند.
زن و شوهر نبايد به حكم ضرورت ، با هم زندگى كنند، در هنگام ساختن يك بنا، ميان آجرها هرگز علاقه در كار نيست ، فقط به حكم ضرورت در كنار هم قرار گرفته اند.
ولى در كانون خانواده چطور؟ آيا در زندگى مشترك آنها هم بايد به حكم ضرورتها و ناچاريها با هم باشند؟ مسلما خير، كانون خانواده بايد از بنياد محكمترى كه همان علاقه و محبت است ، برخوردار باشد، حكمت متعاليه حضرت حق ، در يك حسابرسى و نقشه كشى دقيق بهترين فرصت را براى پى ريزى اين بنياد در اوائل ازدواج ايجاد كرده است ، شور و نشاط جوانى ، شهوت و احساس محبت بسيار به همسر در اوائل ازدواج ، فرصت طلائى است كه همراه با پيوند جنسى ، پيوند دو قلب هم انجام گيرد و اين عروس و داماد هستند كه بايد از اين فرصت و بهانه ، نهايت استفاده را بكنند، و با انجام عوامل محبت آن را به گونه اى گسترش دهند كه تا پايان عمر همديگر را دوست و دلسوز هم بدانند.

اخلاق در خانواده : فرصت طلائى براى پيوند جاودانه
عروس و داماد بايد توجه داشته باشند آن شور و عشق اوليه ازدواج كه به خاطر مسائل جنسى و تازگى آن موجب علاقه شديد آنها نسبت به يكديگر شده است تا آخر عمر خود بخود باقى نمى ماند، اگر از اين فرصت طلائى براى ايجاد پيوند عميق دوستى و حقيقى ميان خود در ماوراى مسائل جنسى استفاده نكنيد، هنگام رنگ باختن مسائل جنسى ، دچار مسائل عديده اى خواهيد شد كه چه بسا تا آخر عمر دست به گريبان شما خواهد بود.
اين شور و علاقه اگر فقط بر مبناى مسائل جنسى باشد پس از مدتى نه چندان طولانى حساسيت خود را از دست مى دهد و واقعيت زندگى بعد مهم زندگى مى شود، زيرا آن هيجانات و تحريكات شهوى و جذبه هاى اوليه از كار افتاده و آن ميل شديد كاسته شده و كسانى كه موفق شده باشند در آن فرصت محبت خود را در دل يكديگر جا كنند، پشتوانه اى محكم جايگزين آن نموده اند كه تا آخر عمر ضامن اجرائى سعادت آنان خواهد بود. و ما در اين مبحث بر آنيم كه توفيق الهى راههاى ايجاد اين محبت را كه پايه يك زندگى شيرين است جستجو كنيم ، تا بتوانيم اعضاء خانواده را مثل دو دوست در كنارهم داشته باشيم و دوست نداريم كه پس از گذشت مدتى از سر آغاز ازدواج ، وقتى كه واقعيات زندگى نمايان شد و گرد و غبار شهوات كاسته شد، زن و شوهر خود را نسبت به يكديگر بى علاقه ببيند.
زندگى نبايد بگونه باشد كه با هم بسازند، سازش بوى جنگ و سپس تظاهر به صلح از روى ناچارى مى دهد، بايد با هم بجوشند، غمخوار يكديگر باشند، از ديدن يكديگر لذت ببرند، نشاط مى يابد، سرمست مى شود و روحيه مى گيرد خلاصه دلها بايد با هم باشد نه جسم تنها، آن خانواده اى كه اساس آن بخاطر ناچاريها است زندان است نه خانه ، آن زن و شوهرى كه به خاطر فرزندانشان با هم هستند و مى ترسند اگر جدا شوند فرزندانشان ضايع گردند، خانه آنها اداره است ، ميان زن و شوهر اگر غير از محبت چيز ديگرى سبب اجتماعشان گردد موفق نخواهند بود، و اعضاء خانواده چه زن و چه شوهر به سختى بايد مراقب باشند و اين حقيقت را با تمام وجود درك كنند و بپذيرند كه خانه ، زندان نيست.
www.ghadeer.org

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر