۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

ازدواج فاميلي


يقينا شيرين ترين حادثه اي که در زندگي اکثر افراد جامعه اتفاق مي افتد و به دسته بندي هاي فرهنگي، علمي، اجتماعي و سياسي بستگي ندارد ازدواج است. نيازهاي فيزيولوژيک انسان هاي سالم آنها را به سوي انتخاب همسر، همراز، همراه، همدل مي کشاند که ثمره آن آرامش، تکامل توليد و تربيت انسانها است که قرآن کريم و بزرگواران دين ما بدان توصيه فراوان دارند بنابراين يکي از جنبه هاي مهم در زنجيره سلامتي انسان ها، بهداشت توليد مثل است.

توجه به اين گروه از افراد جامعه و افزايش آگاهي هاي آنها مي تواند به تداوم، ثمر بخش بودن زندگي مشترک و بهبود وضعيت سلامت جسمي و رواني آنها کمک فراوان کند. به واقع يکي از مهمترين و بزرگترين وقايع زندگي هر انساني ازدواج است. زماني که مرحله تازه اي از زندگي آغاز مي شود مرحله اي که پاسخي است به نيازهاي موجود و خود مولد نيازهايي نو. نيازهايي از قبيل غرايز طبيعي، نياز به امنيت و آرامش، نياز به همدلي، رهايي از تنهايي، نياز به عشق و عطوفت و... پايه گذار ازدواج و انتخاب شريکي براي زندگي است. اما اين نيازها وقتي به درستي پاسخ گفته مي شود که باور داشته باشيم همسر ما نيز با همين آرمان ها ما را انتخاب نموده است او نيز براي برطرف شدن نيازهاي جسمي و روحي خود اقدام به ازدواج کرده است بنابراين هميشه يک تعامل دو جانبه بين زن و شوهر وجود دارد. ازدواج و زندگي مشترک رامي توان از جهات مختلف اجتماعي، عاطفي، رواني، معنوي، بهداشتي و شرعي بررسي کرد.

يکي از هدف هاي ازدواج که يقينا به تداوم نسل نيز مي انجامد داشتن فرزند است که وجود آنها باعث گرمي، پويايي و صفاي کانون خانوادگي شده و انگيزه ها را براي دوام زندگي و احتمالا تخفيف درگيري هاي زن و شوهر بالا مي برد.
اما اين ازدواج در فرهنگ هاي مختلف به گونه هاي متفاوت انجام مي شود. اما نوعي از ازدواج که در ميان ما ايرانيان شايع است و در نسل هاي گذشته در راس ازدواج ها قرار داشته ازدواج فاميلي است. البته در سال هاي اخير اين نوع ازدواج رو به کاهش رفته اما هنوز هم شاهد آن هستيم.
اين نوع پيوند که شايد از بعضي از جهات مثبت به نظر رسد اما از لحاظ بهداشتي و سلامت خانواده ها را در مواردي دچار مشکل مي کند. در اين مبحث به اين نوع ازدواج مي پردازيم و خصوصيات ارثي که از آن به افراد منتقل مي شود را مورد بررسي قرار مي دهيم و ببينيم که آيا ازدواج هاي فاميلي باعث مي شود که بيماري ها و ژن هاي بيماري زا در نسل هاي آينده بيشتر مي شود يا نه؟

ازدواج فاميلي ازدواجي است که در آن زوج با يکديگر فاميل (خويشاوند) بوده و بنابراين داراي ژن هاي مشابه مي باشند خويشاوندان به خاطر داشتن اجداد مشترک داراي يک سري خصوصيات ارثي مشترکي نيز مي باشند. گاهي اين خصوصيات مشترک مربوط به بيماري هايي است که به صورت نهفته و بدون علامت در فردي وجود دارد و چنانچه همسر او نيز اين بيماري ها را به صورت نهفته دارا باشد، احتمال دارد فرزندان اين زوج اين خصوصيت ( بيماري) را به شکل شديد و علا مت دار به ارث ببرند و بيمار شوند. درجه خويشاوندي را براساس رابطه فاميلي به چند گروه تقسيم مي کنند:
خويشاوندان درجه يک:
شامل پدر، مادر، فرزندان ، خواهران و برادران يک فرد. تشابه ژنتيکي در خويشاوندان درجه يک 50درصد مي باشد يعني اگر ژن هاي فعال هر فرد را 100 هزار عدد فرض کنيم، 50 هزار تاي آنها با خويشاوندان درجه يک مشترک است به عبارت ديگر اين دو نفر در نصف خصوصيات ارثي که به ارث برده اند مثل هم هستند.

خويشاوندان درجه دو:
شامل خاله ها، دايي ها، عموها و عمه ها، برادرزادگان وخواهرزادگان مي باشد در اين نوع خويشاوندي تشابه ژنتيکي 25 درصد مي باشد و همان طور که در بالا شرح داده شد خويشاوندان درجه 2 در 25 درصد خصوصيات ارثي يعني در 25 هزار ژن فعال مشابه يکديگر هستند.

خويشاوندان درجه سه :
شامل دختر عمو، پسرعمو، دخترخاله، پسرخاله، دخترعمه، پسرعمه، پسردايي، دختردايي، مي باشند. تشابه ژنتيکي در خويشاوندان درجه 3 برابر 12/5 درصد مي باشد يعني در 12500 ژن فعال مشترک هستند نکته جالب در اين قسمت اين است که چنانچه زوجي از يک طرف پسرعمو، دختر عمو و از يک طرف دختر خاله، پسرخاله باشند، يعني مادران آنها خواهر يکديگر و پدران آنها برادر همديگر باشند، تشابه ژنتيکي به 25 درصد مي رسد يعني مشابه خويشاوندان درجه 2 خواهند بود.

خويشاوندان درجه 4:
شامل نوه خاله، نوه دايي، نوه عمو و نوه عمه مي باشند که تشابه ژنتيکي آنها 6/25 درصد است. دراين جا نيز مثل خويشاوندان درجه 3 اگر خويشاوندي دوطرفه باشد يعني از يک طرف نوه عمو و از طرف ديگر نوه خاله باشند تشابه ژنتيکي به 12/5 د رصد مي رسد يعني مشابه خويشاوندان درجه 3 خواهند بود.
خويشاوندان درجه 5:
شامل نتيجه خاله، نتيجه دايي، نتيجه عمو ونتيجه عمه مي باشند. تشابه ژنتيکي در اين ها 3/125 درصد است و مثل موارد قبل اگر خويشاوندي دوطرفه باشد شبيه خويشان درجه 4 شده يعني تشابه ژنتيکي به 6/25 درصد خواهد رسيد.

خويشاوندان درجه 6:
شامل نبيره خاله، نبيره دايي، نبيره عمه، نبيره عمو است که تشابه ژنتيکي آنها 1/56 درصد است. همانطور که ملا حظه مي شود حتي در خويشاوندان درجه 6 هنوز 56 ژن مشترک وجود دارد که بسياري از آنان ممکن است ژن هاي انتقال دهنده بيماري هاي ارثي باشند که اگر درپدر و مادر با هم وجود داشته باشند باعث خواهد شد که احتمال بيماري ژنتيکي در فرزندان افزايش يابد. اين اعداد وقتي معناي واضح تري پيدا مي کنند که بدانيم در حال حاضر حدود 9000 نوع بيماري ارثي مختلف شناخته شده اند که ممکن است از طريق به ارث رسيدن ژن هاي مشترک در پدر و مادر گريبان فرزندان را بگيرد که البته اين خطر در ازدواج هاي فاميلي به علت وجود ژن هاي مشترک بيشتر و به مراتب بالاتر خواهد بود. ازدواج هاي فاميلي نه تنها احتمال مبتلا شدن فرزندان به بيماري هاي ارثي را افزايش مي دهد بلکه باعث ازدياد اين بيماري ها و ژن هاي بيماري زا در نسل هاي آينده مي شود و اين بدان معنا نيست که در ازدواج هاي غير فاميلي هيچ گونه خطري وجودندارد بلکه احتمال خطر بسيار پايين تر است بنابراين ازدواج فاميلي از نظر علم ژنتيک معقول و منطقي نيست.
نويسنده : فرشته ابراهيمي

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر