۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

راههای پیشگیری از روزمرگی و یکنواختی در روابط زن و مرد


زناشویی یکی از صمیمی ترین و خصوصی ترین انواع ارتباط انسانی و از نیازهای فطری بشر است . زمانیکه دو نفر ناآشنا و با سلایق مختلف کنار هم قرار می گیرند دوام و کیفیت دوستی آنها به دانش ، مهارت و هنر هر یک از آنها در تحکیم این ارتباط بستگی دارد . کم و بیش همه ما شاهد بوده ایم زن و شوهرهائیکه اگر چه در کنار هم هستند ولی بسیار از هم فاصله دارند .

در حقیقت به دلیل عدم درک صحیح نیازها و شخصیت یکدیگر نه تنها صمیمیتی بین آنها نیست بلکه به اجبار در کنار هم زندگی می کنند که این اجبار میتواند ناشی از تعصبات اجتماعی مثل اعتقاد به ناشایسته بودن طلاق ، حمایت از فرزندان و مشکلات معیشتی و … باشد . نارضایتی زن و شوهر از یکدیگر علاوه بر اینکه بر لذت از زندگی و موفقیت های اجتماعی ، شغلی و اقتصادی تاثیر منفی می گذارد ، گاهی متأسفانه به مشکلات اخلاقی نیز منجر می گردد . راستی چه عواملی باعث می شود آنهمه رعایت احترام و حفظ حریم و حرمت ها ، فداکاریها و مهربانی های دوران نامزدی و عقد پس از مدتی به دلسردی ، خستگی و مشاجره های مختلف منجر شود ، امید است مطالبی که در ادامه خواهد آمد بتواندراه های پایداری و دوام صمیمیت و یک ارتباط با نشاط زناشویی را بیان کند .

از خودتان شروع کنید .

اگر از یک ارتباط زناشویی که دلخواه شما نیست رنج می برید اولین گام این است که خود را اصلاح کنید . در یک ارتبا ط دو طرفه کمتر می توان فقط یک نفر را بعنوان مسئول مشکلات و مشاجرات معرفی کرد . شما مجبور نیستید در شرایط توأم با تحقیر ، سرزنش و خستگی سر ببرید ، از هم اکنون سرنوشت خود را به دست بگیرید و برای تغییر زندگی و روابط زناشویی خود برنامه ریزی کنید . رفتارهای غلط خود را اصلاح کنید و بعضی از وظایفی که فراموش کرده اید از سر بگیرید .

اریک فروم در کتاب ‹ هنر عشق ورزیدن › می گوید : زمانی میتوانید کسی را عاشق خود کنید که اول خودتان به او عشق بورزید . شما می توانید در خاطرات تلخ گذشته و آنچه بین شما و شریک زندگی تان گذشته است غوطه ور شوید و به خاطر آن پر از غصه ، کینه و خشم گردید اما راه دیگری هم هست و آن اینکه از حالا تصمیم بگیرید شرایط را عوض کنید ، گذشته ناخوشایند را فراموش کنید و فقط از آن برای داشتن یک زندگی بهتر درس بگیرید ، ببینید چه چیزهایی زندگی شما را توأم با ناکامی و غصه کرده است آنها را از بین ببرید دوباره تکرار می کنم فراموش نکنید که زناشویی یک ارتباط دو طرفه است و قسمتی از مشکلات مربوط به شماست بنا براین ابتدا خودتان را طبق تعالیم زیر تغییر دهید .

استقبال از اختلاف نظر ها

خداوند انسانها را مثل هم نیافریده است و البته این تفاوتهای بین فردی است که سبب جاذبه بیشتر بین انسانها میگردد . بنابراین نباید سعی کنید که طرف مقابل را به گونه ای تغییر دهید که مثل شما فکر کند و مطابق نظر شما رفتار کند ، در ابتدا دختر و پسرها که برای مراسم خواستگاری و آشنایی صحبت می کنند ، به دقت به صحبت های همدیگر گوش میدهند و در حقیقت این شروع آشنایی برای آنها جذاب است زیرا هر کسی خود را همانطور که هست معرفی می کند و عقاید خود را بیان می کند ، چیزیکه سبب این جاذبه می شود همان اختلافات این دو نفر است . بجز ارزش های مذهبی و بنیادین که اختلاف نظر در آنها گیرایی ندارد ما معمولاً به دنبال کسی هستیم که به دلیل تفاوتهایش ما را کامل کند . اختلاف نظر ها اگر چه ممکن است سبب تضاد یامشاجره گردد ، اما همین مشاجره نیز فرصتی برای بیان عقاید طرفین است و منجر به شناسایی بیشتر هر یک از دیگری می گردد . از طرفی نباید انتظار داشت که هیج اختلاف نظر و مشاجره ای بین زن و شوهر وجود نداشته باشد ، چرا که ارتباط بدون تضاد یک ارتباط صحیح و پویا نیست در حقیقت در این ارتباط یک نفر از بیان احساسات و عقاید خود صرف نظر کرده است یا طرف مقابل این فرصت را با قلدری به او نداده است و لذا از رشد طرفین نیز جلوگیری خواهد شد . عقاید مختلف با ایجاد بحث و مشاجره یا قضاوت نفر سوم یا مراجعه به کتاب سبب رشد زن و شوهر می گردد، مثلاً اگر در مورد تربیت فرزند اختلاف نظری داشته باشند با مراجعه به روانشناس یا کتب مربوطه دانش هر دو طرف ارتقاء می یابد .


تغییر در نگرش به رفتار و خصوصیات طرف مقابل

ممکن است شما علاقمند ، به ورزش و تماشای مسابقات ورزشی باشید و همسر شما علاقمند به خواندن روزنامه مثل صفحه حوادث یا صفحه گزارشات سیاسی باشد ، لازم نیست تلاش کنید علاقمندی خودتان را نادیده بگیرید یا او را مجبور کنید که سرگرمی اش مثل شما باشد بلکه هر کدام باید به دیگری اجازه دهیم به آنچه دوست دارد بپردازد ، در اینصورت می بینید که در یک خانواده هم بحث های ورزشی می شود و هم بحث های سیاسی و ... یعنی باز هم شما می توانید همدیگر را کامل کنید .

بنابراین به جای اینکه بگوئید متاسفانه شریک زندگی من اصلاً مثل من فکر نمی کند و مثلاً در مورد تماشای فوتبال اتفاق نظر نداریم میتوانید بگوئید خوشبختانه وقتی که دست از تفریح و سرگرمی مان می کشیم هرکدام حرف جدیدی برای زدن داریم که ملال آور نیست و بر اطلاعات مان می افزاید .

ممکن است شما از هر پر حرفی ، کم حرفی ،ملایمت ، تند مزاجی ، رنگ مو ، قد ،جاه طلبی ،قاطعیت و رک گویی ، پرکاری و خساست و ... همسرتان خوشحال باشید یا ناراحت ، باید بدانید که اینهاامور نسبی هستند ، اگر برای شما ناپسند است برای دیگران خوشایند به نظر می رسد . پرحرفی طرف مقابل سبب می شود شما مجالس گرم و شلوغی داشته باشید از طرفی اگر کم حرف و ملایم باشد به شما آرامش می دهد . خساست او را می توانید به اقتصادی بودن تعبیر کنید و یا جاه طلبی که او را برای ارتقاء در درجات کاری کمک می کند و سعی می کند که کارش را بخوبی انجام دهد این میتواند به جدیت در کار تعبیر شود . اگر نگرش خود را نسبت به صفات یا رفتار او تغییر دهید می بینید که هر کدام فرصتی برای دگرگونی و لذت بیشتر از زندگی فراهم کرده اید و باز هم اشاره کنم فرصتی برای کامل شدن شماست .

تمجید و تأئید
هر روز دلیلی برای تائید بهترین یار خود داشته باشید هر زن و مردی در هر مقام و درجه علمی و اقتصادی که باشد بسیار علاقمند است که مورد تائید دیگران بخصوص نزدیکان خود قرار گیرد . شاید شنیده یا دیده باشید که بعضی ها در محیط کار بسیار شاداب تر از محیط منزل باشند زیرا در محیط کار به دلیل پرکار ی ، جسارت و ارائه کار خوب یا برخورد مناسب مرتب از سوی همکاران مورد تأئید قرار می گیرند ولی در منزل نه تنها مورد تأئید قرار نمی گیرند بلکه به دلیل اختلاف سلیقه هایی که قبلاً اشاره شد یا خرید لباس یا مواد خوراکی معیوب مورد سرزنش واقع می شوند . این امر موجب می گردد که در جمع فامیل خسته و خموده به نظر برسد و لذا انرژی و شادابی اش در محیط کار صرف همکاران می گردد و ملال او نصیب خانواده . مردان دوست دارند که مورد تأئید واقع شوند زنان هم دوست دارند کانون توجه شوهرشان باشند .

مردان به خاطر قیافه ای که دارند ، بخاطر چیزی که برای خانه می خرند ، تلاشی که می کنند و سلیقه شان نیاز به تأئید دارند ، این تأیید اعتماد به نفس آنها راتقویت می کند و شور و هیجانشان را دو چندان می نماید و خلاصه به کسی که از آنها تعریف کند علاقمند می شوند متأسفانه ممکن است این فرد کسی به جز همسرشان باشد و یقیناً دردسر می آفریند . مردان بخاطر صفاتی مثل محجوب بودن ، باادب بودن ، وظیفه شناس بودن و . . . در محیط کارشان به تکرار از سوی همکاران زن یا مرد مورد تشویق و تأیید قرار می گیرند . از طرفی زنان به هیچ وجه تمایل ندارند که شوهرشان به زن دیگری محبت نشان دهد یا با او شوخی کند شاید اسم این را حسادت زنانه بگذارید ولی هر چه هست هر زنی دوست دارد که برای شوهرش عزیزترین باشد . مردانی که معتاد به کار هستند و زمان زیادی را خارج از منزل به سر می برند کمتر می توانند به همسرانشان توجه نشان دهند و طبیعی است که وقتی به خانه برمیگردند با زنی خسته و ملول مواجه شوند . اگر در یک محیط کاری با چند نفر زن و مرد کار میکنید به راحتی میتوانید حدس بزنید چه موقع همسر همکارتان به او تلفن می زند چون معمولاً یک ارتباط تلفنی کوتاه با کمترین سلام و احوالپرسی و معمولاً بی حوصلگی را شاهد هستید ، اینگونه ارتباط پیامی به تماس گیرنده می دهد به این مضمون ‹ من برای کارم بیشتر از تو اهمیت قائل هستم ، فعلاً وقت مرا نگیر ، شما شایستگی توجه مرا ندارید . › ، این موضوع بطور آگاهانه یا ناخود آگاه سبب رنجش و مشاجره میگردد .

کسی که مورد بی توجهی واقع شده است ( معمولاً زنان ) با آوردن بهانه های گوناگون ، بهم زدن وعده های قبلی و اخم کردن موجبات ناراحتی را فراهم میکند .

سعی کنید هر روز با بر شمردن یکی از صفات همسر خود او را تأیید کنید مثلاً از جدیت او در کار ، مهربانی ، پرحرفی ، غذای خوشمزه ای که آماده کرده است یا خریده است ، آرایش ظاهری و ... و در پایان به خاطر این صفت خوب از او تشکر کنید . بسیاری از مردان کار درمنزل همسرشان را خیلی دست کم می گیرند ، بد نیست یک روز پا به پای خانم خانه به فعالیت بپردازید خواهید دید که کارهایی مثل پخت و پز ، شستشوی ظروف و لباس ، تمیز کاری ، بچه داری و ... چقدر وقت و انرژی از شما خواهد گرفت در اینصورت ملاحظه خواهید کرد که نه تنها کار زن خانه دار کم نیست بلکه زنان به خاطر این همه فعالیت نیاز به تشویق و توجه کامل دارند . زنان با این همه مشغله در منزل باید از لحاظ عاطفی به بچه ها و حتی شوهرشان نیز رسیدگی کنند . این مستلزم آن است که علاوه بر کمک به او در کار منزل ضمن تشکر و تمجید به موقع موجبات انبساط خاطر او فراهم آید .

دوست داشتن بدون شرط :

برای دوست داشتن کلمه ‹ اگر › را فراموش کنید . همسر شما نزدیکترین فرد به شما ست او را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید . هیچ مادری برای دوست داشتن فرزندش کلمه اگر بکار نمی برد . بگذاریم هر کسی خودش باشد و همانطور که هست دوست داشته شو د . شرط گذاشتن برای دوست داشتن ، بیشتر استفاده از طرف را القاء میکند تا دوست داشتن او . شروطی مثل اگر پول دار بودی ، اگر تلاش بیشتری می کردی و ... به هیچ وجه مشکلی را حل نمیکند بلکه موجب رنجش میگردد .

ممکن است سئوال کنید چطور کسی را با داشتن صفات یا رفتار ناپسند دوست داشته باشیم ، همانطور که قبلاً اشاره شد بسیاری از صفات افراد خوب یابد بودنش نسبی است و شما با تغییر نگرش خود میتوانید به همسرتان نزدیک شوید . یادتان باشد که اگر به کسی احساس ارزشمندی وشایستگی بدهید ، سعی می کند خودش را در حد انتظار شما نگه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر